و اینک کلام آخر...

السلام علی ربیع الانام و نضره الایام

السلام علی الشمس الشموس

السلام علی مهدی الامم و جامع الکلم

ادامه نوشته

نگاهی به روابط تو در توی خصولتی ها

در مورد شبه دولتی ها در رسانه ها فراوان نوشته و گفته شده است اما کمتر پیش آمده که کسی از دوستان رسانه ای همت کند و قدری در مورد روابط تو در توی آنها کنجکاوی داشته باشد.

فرصتی دست داد تا قدری به این کار بپردازم البته در حد بسیار کم و محدود به شرکت های بورسی.گرچه مطلب بسیار فقیری از نظر تحقیقاتی است اما شاید برای شروع یا ایجاد انگیزه در همکارانم بد نباشد.

ادامه نوشته

حجم شبه دولتی ها 10 درصد تولید ناخالص داخلی

آنچه می خوانید مصاحبه من با دکتر غلامرضا حیدری کرد زنگنه است که پس از خروج از سازمان خصوصی سازی چند وقتی است مدیریت یک شرکت شبه دولتی را برعهده گرفته است.

شاید این هم از طنزهای روزگار باشد که منتقد شبه دولتی ها خود در راس یکی از همین موجودات عجیب اقتصادی قرار گرفته است. به هر روی این گفتگو که مدت ها قبل انجام شده و ویژه نامه نوروز روزنامه جام جم هم آن را منتشر کرده حاوی نکات تازه ای از ابعاد و گستره نفوذ نهادهای شبه دولتی در اقتصاد ایران است که کم سلیقگی دوستان باعث شده این نکات در تیتر مطلب انعکاس نیابد.

از جمله مهمترین این نکات براوردی است که کرد زنگنه به عنوان کسی که مدت ها معاون وزیر اقتصاد بوده و مسئولیت واگذاری های اصل ۴۴ را هم بر عهده داشته از حجم شبه دولتی ها در اقتصاد ایران ارائه داده است : ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی.

 مهمترین بخش مصاحبه را اینجا بخوانید و ادامه اش را در اصل مطلب. خالی از لطف نیست.

کرد زنگنه معتقد است :

در حالت کلی با بررسی بودجه و چرخش اقتصادی صندوق های بازنشستگی، نهادهای عمومی و موسسات غیر دولتی حاکمیتی می توان براوردی از حجم آنها در اقتصاد کشور به دست آورد اما دستکم می توانم در مورد نهادها بگویم 10 هزار میلیارد تومان حجم گردش مالی داشته اند که در مقایسه با حجم GDP کشور که حدودا 420 میلیارد دلار برآورد می شود، 5/2 درصد می شود و تاکید دارم حتی با احتساب سایر موسسات و بنیادها و... نهایتا به 10 درصد GDP هم نخواهد رسید. بنا براین معتقدم شاید بیش از حد در مورد حجم و نقش این بنگاه ها بزرگنمایی می شود گرچه برای قضاوت بهتر باید بازار به بازار بررسی کرد که فکر می کنم در اکثر بازارها از حد تعیین شده در قانون تخطی نشده است.

ادامه نوشته

ساماندهي بازار غير متشكل پولي؛ بايدها و نبايدها

تلاش‌هاي اخير بانك مركزي در راستاي ساماندهي تعاوني هاي اعتبار كه طي سال هاي اخير با رشدي قارچ گونه و بي ضابطه به يكي از چالش هاي بزرگ و ظاهرا غير قابل حل بازار پول و شبكه بانكي كشور و به تبع آن كل اقتصاد كشور تبديل شده بودند، فارغ از برخي پيامدهاي اجتماعي كه مي توان اميدوار بود، مقطعي و كوتاه مدت هستند، بسيار قابل تقدير و البته صحيح است.

ادامه نوشته